میلاد امام رضا(ع) مبارک
باز هم دربدر شب شدم ای نور سلام
باز هم زائرتان نیستم از دور سلام
با زبانی که به ذکرت شده مامور سلام
به سلیمان برسد از طرف مور سلام
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا(ع)
خیلی دلم هوای مشهد کرده.آخرین بار ماه اول بارداریم بود که از طرف دانشگاه به عنوان متاهل اردو رفتیم.هنوز نمی دونستم یه فرشته تو دلم دارم به خاطر همین اونجا از امام رضا(ع) یه فرزندصالح و سالم خواستم، خواستم تو تربیتش کمکم کنن. خدا روشکر یکماه بعد فهمیدم که بعله دعام مستجاب شده...
یا امام رضا(ع) چه تو تصمیمم برای ازدواجم باآقاسید وچه برای بچه دارشدنمون و چه برای طلبگی آقاسید از شما مدد گرفتم. دستمونو بگیریید برای ادامه ی این مسیر ...
کمکمون کنید کم نیاریم...
حسناسادات رو هم همون اول وقف اهل بیت(ع) کردیم. که یقین داشتیم و بیشتر داریم که تنها و تنها راه سعادت چنگ زدن به ریسمان معصومین(ع)است.انشالله که زندگیمون و زندگیش همه بر پایه رضای خدا و تمسک به اهل بیت(ع ) و قرآن باشه و جوری باشیم که کمکی به ظهور آخرین ذخیره الهی برزمین،حضرت امام زمان(ع) باشیم. انشالله ...
پ .ن : حدود چند سال پیش! در چنین روز پرخیروبرکتی (یعنی روز میلاد امام رضا(ع)) طفلی چشم به این دنیا گشود. پدر و مادرش به عشق این امام عزیز نام مادربزرگوارشان را بردخترک نوزاد نهادند تا برکتی و چراغی باشد برای ادامه ی مسیر زندگیش انشالله ...
همه عمر برندارم، سر از این خمار مستی که هنوز من نبودم، که تو در دلم نشستی
یا امام رئوف همه چیزم از توست .
پس تولدم مبارک...
ادامه مطلب یه شعر زیبا از حمیدرضا برقعی
میان این همه غوغا، میان صحن و سرایت
بگو که می رسد آیا صدای من به صدایت؟
منی که باز برآنم که دعبلانه برایت
غزل ترانه بخوانم در آرزوی عبایت
من و عبای شما؟ نه من از خودم گله دارم
من از خودم که شمایی چقدر فاصله دارم
هنوز شعر نگفته توقع صله دارم
منی که شعر نگفتم مگر به لطف دعایت
چقدر خوب شد آری، نگاهتان به من افتاد
همان دقیقه که چشمم درست کنج گهرشاد
بدون وقفه به باران امان گریه نمی داد
هزار تکه شد این من به لطف آینه هایت
چنان که باید و شاید غزل غزل نشدم مست
که دست من به ضریحت در این سفر نرسیده است
من این نگاه عوامانه را نمی دهم از دست
اجازه هست بیفتم شبیه سایه به پایت؟
دوباره اشک خداحافظی رسیده به دامن
دوباره لحظهء تردید بین ماندن و رفتن
و باز مثل همیشه در آستانهء در من ـ
کبوترانه زمین گیر می شوم به هوایت
سکوت کرده دوباره جهان برای من و تو
نبود و نیست صدایی به جز صدای من و تو
و می روم به امید دوباره های من و تو
میان این همه غوغا میان صحن و سرایت
(سیدحمیدرضا برقعی . قبله مایل به تو)