مبارکمون باشه...
سالگرد ازدواجمون مبارک
اینو از یادداشتهای آقاسید پیدا کردم!!
"شب آرزوها
می نویسم امشب . باز هم این قلم کهنه به حرکت در می آید . مینویسم در این شب آرزوها . مینویسم در این شبی که بودنت را از خدا خواستم . روزگار خیلی غریبیست . گله از زمانه دارم. گله از سردی و گله از همه.
در این شب آرزوهآ آرزو میکنم آرزویم آرزویت باشد در شب زیبا آرزو میکنم آرزویی جز تو ندآشته بآشم .
میدانم برایت سخت است . میدانم برایت مشکل است ولی آرزو کن. بخوآه هر آنچه را که باید بخواهی.
در این شب آرزوها آرزو میکنم نباشم اگر تو نباشی . آرزوهایم را به نسیم سپردم تا به گوش خداوند برساند آرزو میکنم امانتدار خوبی باشد........." 6مرداد85
من و سیدمحسن در روز 15 شهریور86 پیوند وصال بستیم. پیوندی که انشالله قراره تا آخرعمر بهشون پایبند باشیم....اونموقع دو تائیمون دانشجو بودیم.خیلی سخت بود تا به اینجا برسیم...
اینم متن تبریک دوست آقاسید(انشالله هرجاهست در کنار بانوی گلش،الهام عزیزم شاد و موفق و آسمونی باشن)
اسم مستعارمن تو وبلاگ اونموقع ها=ستاره و بابایی=مسافرشب چقدر ضایع بودیم ما
"شبها سفر می کرد
آرام و آرام
تا که یک شب دیدم
محو نگاه به ستاره ای ست
پرسید آیا به او می رسم؟
مسافر شب رفت
روزها در فکرش بود و شب ها در چشمش
ستاره هر شب بالای سرش می ایستاد
مسافر شب رفت و رفت و رفت و ستاره هم
امروز که برگشتند
دیگر یکی شده بودند
دستهایشان از گرمای یکدیگر می سوخت
و نگاهشان غرق همدیگر بود
با قلبشان نفس می کشیدند
آنها یکی شده بودند
مسافر شب چند روزی است به نزد ستاره سفر کرده
و ستاره شبها راه را برای مسافرش نورانی می کند
برایشان زندگی نورانی حتی در شبها را آرزو می کنم
از طرف خودم واقعا بهتون تبریک می گم
ولی بیشتر براتون آرزوی خوشبختی می کنم
و امیدوارم لحظه لحظه زندگیتون مملو از توکل به خدایی باشه که باور دارین شمارو برای هم آفریده
بدونید که شما دیگه با هم دونفر نیستید
شما یکی شدین
دیگه باید خود خواه بودنو بندازین دور
پس به خاطر خودتون مواظب خودتون باشید
امیدوارم زندگی مشترکتون هر روز شیرین تر و قشنگ تر و محکم تر باشه
و امیدوارم هر روز عاشق تر باشین17 شهریور86"