این روزهایش....
حسنای بیست و دو ماه ی ما در حال حاضر حدود ده کلمه رو میتونه بگه:
مامان ، نمّه و حتی گاهی ننه!!.........همه ی این کلمات به اینجانب اشاره دارند
باباااااا........ به بابایی برمیگرده جالبه بدونید که صراحتا تنها این یک کلمه رو خیلی غلیظ اصفهانی میگه نوش جون آقاسید که دعا میکرد بچه ش لهجه اصفهانی نداشته باشه!!!
مرسی ............در بیان تشکر بکار میبره ولی نمیدونم چرا مرسی؟!!! چون ما اهل مرسی گفتن نیستیم
بیسینم.........1-بشینم(روی کابینتها، روی صندلی،کنار مامان و هر جای قابل نشستن) و
2-بکشم(نقاشی بکشم روی کاغذ یا دیوار یا ....)
جیش..........گلاب به روتون این کلمه، اول به معنای خودش بکار میرفت ولی یکدفعه ای دیدم به خودکار هم همین کلمه رو میگه،اینو واقعا نمیدونم چرا؟!!!!
ممّد............این یعنی جزء کلماتیه که از دهنش نمیفته،کچلمون کرده فقط تو فکر محمده(برادر اینجانب)
ننّس...........نرگس معشوقه ی حسنا که در همه حال فکرشه حتی تو خواب یه دفعه بلند میشه میگه،
بوبه...........آب
او او (oo)........همان مجتبی است
بریم ، قارقار ، کو؟
در بیان فضائل اخلاقی دخترک ما اینکه به شدت نسبت به هر چیزی که مربوط به اوست احساس مالکیت شدید می کنه غیر از من و بابائیش کسی نباید به لباساش دست بزنه مثلا تو زمستونی که تب بافتنی اوج میگیره چند نفر بودن که میخواستن مدل کلاه و شال یا ژاکتشو ببینن، به هیچ ترفندی حاضر نشداونا رو بدیم ببینن عجیب هم حواسش بود که کسی مرتکب خطای مذکور نشه!
در کل احدالناسی نباید تماس بدنی با مامان حسنا داشته باشه، از جمله اینکه نشسته بودیم زیر کرسی مامانمینا،بابام از راه اومدن و نشستن کنار من طوریکه به اندازه ی یه نقطه بازوشون مماس بازوی من بود که مامور امنیت پی بردن و پدرجون رو مجبور به ترک موقعیت کرد!
همچنین این دختر گل ما همچنان عاشق پیام بازرگانیه و بیرون رفتن از خونه!
ماهی خیلی دوست داره، کوکوسیب زمینی رو هم ولی کوکو سبزی رو نه!
بهتر شده غذاخوردنش مخصوصا اگه رو پارچه ی مخصوص خودش نشسته باشه!
دارم مقدمات از پوشک گرفتنشو میچینم بلکم بتونم تا عیدنوروز کامل از پوشک بگیرمش و سرتاپای خونه رو آب بکشم!
بچه ی بریز و بپاشیه یعنی خیلی اهل نظم و یه گوشه بازی کردن نیست ، تمام خونه رو به طرفه العینی بهم میریزه و وسائل رو ولو می کنه کف اتاق،یعنی من تماما استرس اینو دارم که یکی سر زده نیاد خونمون که آبرومون میره با اینکه من از صبح در حال جمع و جور کردن خونه م.
الان ساعت 2 نیمه شبه، بیشتر از این صلاح موندن و نوشتن نیست وگرنه از کرامات این گل ما گفتنی زیاد است ....
بعدا ویرایش میکنم....