این روزهایش(20 ماهگی)....
تو این چند ماه اخیر تغییرات رفتاری حسنا خیلی بیشتر از تغییرات جسمیش بوده.
با این که هنوز حرف زدن رو شروع نکرده ولی خیلی خوب حرفهامون رو میفهمه و در مقابل هر کدوم عکس العمل نشون میده. ولی وقتایی هم میشه که اگه نخواد هیچ چیزی رو نمی فهممه! مثلا بعضی موقعها بابایی میگه "حسنا برو گوشی بابا رو از رو تخت بیار!" زود میره میاره ولی وقتایی هم هست که میگه"حسنا اون گوشی منو بده(با اشاره دست)"و اون اشاره میکنه کو؟اونقدر باید آدرس بدی که به قول بابایی میگه اگه خودم پاشده بودم برش داشته بودم کمتر انرژی صرف میکردم!!!
بشدت علاقه به پیام های بازرگانی داره و هر جا که باشه به محض شنیدن آهنگش خودشو میرسونه پای تلویزیون و خدا نکنه کسی متوجه حضورش نشه و بزنه یه کانال دیگه که اونوقت طرفو پشیمون می کنه از خبطی که کرده!!!
یه بار بطور اتفاقی این آهنگ تیتراژاول برنامه خانواده رو دید(تو فقط لیلی باش!) یعنی عاشق این آهنگ شده جوریکه ضبطش کردم و موقع هایی که واقعا کار داشتم براش پخش می کردم و اونهم مینشست،اونقدر تکرارو میزدم که کارم تموم شه و گرنه همچنان من دست به هر کاری بزنم میاد و کنجکاویگریهاش! (کلمه جایگزین خرابکاری)رو شروع میکنه که واقعا انجامش صرفم نمی کنه و میذارمش برای وقتی که خوابه!
تا حدودی لجباز و خودرای شده که مقتضای سنشه ولی باید خوب باهاش برخورد بشه که بهترینش عدم توجه بهشه و کلی توصیه روانشناسانه ی دیگه که البته به کار بردن اون راهکارها در حضور افرادی مثل پدرجون و مادرجون و بدتر از همه عمه و خانومجون خودم اصلا کارگشا نیست چون اونا بشدت طرف خواست بچه هستن و نمیشه زیاد باهاشون کلنجار برم!
ولی موقعهایی که تو خونه ایم سعی می کنم باهاش همونطور که درسته رفتار کنم
وقتی کار اشتباهی می کنه خودش میاد میبره نشون میده و میگه:"نچ نچ نچ وای وای وای (که همه با انجام حرکات انگشتش بصورت خاص همراهه)"
تا دلتون بخواد شیر می خوره و غذا نمی خوره ، دیگه کلافه م کرده، یکی از بزرگترین مراحل برام شده از شیر گرفتنش چون خیلی وابسته شده.امیدوارم خدا خودش یه جوری کمکم کنه تا قبل از عید نوروز که2سالش تموم میشه بتونم از شیر بگیرمش.
می خوام کم کم شروع کنم به از پوشک گرفتنش نمی دونم کی از این پوشک خریدن ها خلاص میشیم که هر سری کلی میره رو قیمتش.امروز رفتیم یه کارتن دیگه براش پوشک خریدیم امیدوارم سری آخرش باشه!